متن آهنگ 28 با ترجمه
خواننده: Zach Bryan (زک برایان)
آهنگ: 28 (توئنتی ایت)
سال انتشار: 2024
ژانر: کانتری
ازتون دعوت میکنیم با ترجمه آهنگ 28 همراه وبسایت لیریکسا باشید
متن و معنی آهنگ 28
You took a train to the south side of Boston
تو یه قطار به مقصد جنوب بوستون گرفتی
*از شهرهای آمریکا
You showed me where your old man stayed
نشونم دادی که مرد پیرت[منظور پدرشه] کجا زندگی میکنه
Took twenty-eight years of blood I was lost in
به اندازهی بیستوهشت سال زندگی که توش گم شده بودم طول کشید
To feel loved on my own birthday
تا توی تولد خودم احساس دوستداشتهشدن بکنم
*خواننده میگه که براش 28 سال طول کشیده که بالأخره عشقی که همیشه منتظرش بوده رو پیدا بکنه
And I always felt like I’s in between somethin’
و من همیشه حس میکردم که بین چیزی گیر کردم
Like home and somewhere far away
مثل خونه و یه جایی که خیلی دوره
But tonight on the west side in a bar out in Brooklyn
ولی امشب تو غرب شهر، توی یه بار توی بروکلین
*بروکلین از محلههای معروف توی نیویورکه
I saw tears outline your face
دیدم که اشکها صورتت رو قاب گرفته بودن
How lucky are we?
ما چقدر خوششانسیم؟
It’s been a hell of a week, but you’re all grown now
عجب هفتهی سختی بود؛ ولی تو الان بزرگ شدی
There’s smoke seepin’ out of your bloody teeth
دود سیگار از لابهلای دندونهای خونیت میاد بیرون
*دندونهای خونی، نشون دهندهی دعوا هستن. انگار که مخاطب خواننده وسط جنگ با زندگیه؛ اما باز هم تا وقتی که کنار خوانندهست، احساس امنیت میکنه و سیگارش رو میکشه.
But you’re home somehow
ولی انگار که خونهای
And I’ll be upstairs with the guitar I’s given
و من طبقهی بالام با گیتاری که بهم هدیه دادن
When I was barely fourteen
وقتی که به زور چهارده سالم بود
When did McGlinchеy’s get so crowded
از کی تا حالا مکگلینچی اینقدر شلوغ شده
*اسم یک بار توی فیلادلفیا
And why are thе crowds so damn green?
و چرا جمعیت لعنتی اینقدر سبزه؟
*توی آهنگها معمولاً سبزبودن اشاره به پولکیبودن و مادیبودن داره، مثل رنگ پولشون که سبزه
I lost my mind on the streets of the city
من عقلم رو توی خیابونهای این شهر از دست دادم
And maybe I lost all hope too
و شاید تمام امیدم رو هم
Took twenty-eight years of blood pumpin’ through me
به اندازهی بیستوهشت سال خونی که داخلم پمپاژ شد طول کشید
To get to this evening with you
تا بتونم به این عصر با تو برسم
How lucky are we?
ما چقدر خوششانسیم؟
It’s been a hell of a week, but we’re all grown now
عجب هفتهی سختی بود؛ ولی ما الان بزرگ شدیم
There’s smoke seepin’ out of the bar down the street
دود داره از باری که پایین خیابونه بیرون میزنه
But we’re home somehow
ولی انگار که ما خونهایم
How lucky are we?
ما چقدر خوششانسیم؟
It’s been a hell of a week, but we’re all grown now
عجب هفتهی سختی بود؛ ولی ما الان بزرگ شدیم
There’s smoke seepin’ out of the bar down the street
دود داره از باری که پایین خیابونه بیرون میزنه
But we’re home somehow
ولی انگار که ما خونهایم
You took a train to the south side of Boston
تو یه قطار به مقصد جنوب بوستون گرفتی
You showed me where your whole heart stayed
نشونم دادی که تمامِ قلبت کجا میمونه
Took twenty-eight years of blood pumpin’ through me
به اندازهی بیستوهشت سال خونی که داخلم پمپاژ شد طول کشید
To feel loved on my own birthday
تا توی تولد خودم احساس دوستداشتهشدن بکنم
نظرات